گنجشک و آتش
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!
پرسیدند : چه می کنی ؟
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و…
آن را روی آتش می ریزم !
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد!
گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم
اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟
پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد!
نظرات شما عزیزان:
خیلی جالبه وبتون فقط اینکه اینکارو کنی اشتباهه چون وختی میدونی کاری از دستت برنمیاد لازم نی کاری بکنی میتونی فکر کنی و راه بهتری پیدا کنی
در کل مطالبتون عالللللللللیه موفق باشید.gif)
.gif)
.gif)
در کل مطالبتون عالللللللللیه موفق باشید
.gif)
.gif)
.gif)
تاريخ : پنج شنبه 8 بهمن 1394برچسب:گنجشک و آتش , | 15:0 | نويسنده : ابوعمر |
.: Weblog Themes By Pichak :.